آیا مشاوره روانی جای خود را به هوش مصنوعی میدهد؟
با وجود آن که اغلب پذیرفته شده که چتباتها نمیتوانند جایگزین واقعی مشاوره حرفهای باشند، بسیاری از مردم در سراسر دنیا افکار و احساسات خصوصی خود را با چتباتهای هوش مصنوعی در میان میگذارند.

به گزارش پایگاه خبری پیام آرات، کِلی به مدت چند ماه، روزانه تا سه ساعت با چتباتهای آنلاین هوش مصنوعی گفتوگو میکرد و صدها پیام میان آنها رد و بدل میشد.
در آن زمان او در لیست انتظار رواندرمانی سیستم اناچاس (خدمات ملی بهداشت و درمان بریتانیا) قرار داشت تا به دلیل اضطراب، اعتماد به نفس پایین و شکست عشقی اخیرش مشاوره و کمک بگیرد.
او میگوید گفتوگو با چتباتهای سایت «کاراکتر ایآی» (Character.ai) به او در یکی از تاریکترین دورههای زندگیاش کمک کرد، چون این چتباتها راهکارهایی برای کنار آمدن با شرایط سخت او ارائه میدادند و همیشه در دسترس بودند.
با وجود آن که اغلب پذیرفته شده که این چتباتها نمیتوانند جایگزین واقعی مشاوره حرفهای باشند، بسیاری از مردم در سراسر دنیا افکار و احساسات خصوصی خود را با چتباتهای هوش مصنوعی در میان میگذارند. خود سایت کاراکتر ایآی هشدار میدهد: «این یک چتبات هوش مصنوعی است، نه یک انسان واقعی. همه چیز را داستانی خیالی بدانید. چیزی که گفته میشود نباید مبنای تصمیمگیری یا توصیه تلقی شود.»
با این حال، در برخی موارد افراطی، این چتباتها متهم به ارائه توصیههای خطرناک شدهاند.
در سال ۲۰۲۳ نیز «انجمن ملی اختلالات خوردن» در آمریکا، خط کمکرسانی تلفنی خود را با یک چتبات جایگزین کرد. اما پس از آن که مشخص شد این ربات به کاربران توصیههایی برای محدود کردن کالری مصرفی میداد، فعالیت آن را متوقف کرد.
تنها در ماه آوریل ۲۰۲۴، نزدیک به ۴۲۶ هزار ارجاع برای خدمات سلامت روان در انگلستان ثبت شد که طی پنج سال گذشته افزایشی ۴۰ درصدی را نشان میداد. همزمان تخمین زده میشود حدود یک میلیون نفر در صف انتظار برای دریافت خدمات سلامت روان باشند. از سوی دیگر، مراجعه به درمانگران خصوصی میتواند بسیار پرهزینه باشد (هزینهها متغیر است، اما انجمن مشاوره و رواندرمانگری بریتانیا میگوید میانگین آن بین ۴۰ تا ۵۰ پوند در ساعت است).
در همین حال، هوش مصنوعی به شیوههای مختلفی در نظام سلامت تحول ایجاد کرده است، از جمله در غربالگری، تشخیص و ارجاع بیماران. چتباتها طیفی گسترده دارند و حدود ۳۰ مرکز محلی اناچاس در بریتانیا اکنون از سیستمی به نام «وایزا» (Wysa) استفاده میکنند.
کارشناسان درباره این چتباتها نگرانیهایی مطرح میکنند که از جمله میتوان به سوگیری احتمالی، محدودیت، نبود سیستمهای محافظتی برای امنیت اطلاعات کاربران اشاره کرد. با این حال برخی معتقدند که اگر دسترسی به متخصصان انسانی دشوار باشد، چتباتها میتوانند کمک کنند. در حالی که فهرستهای انتظار خدمات سلامت روان در بریتانیا به بالاترین سطح خود رسیده، آیا چتباتها میتوانند راه حلی بالقوه باشند؟
یک «درمانگر بیتجربه»
چتباتهایی مثل کاراکتر ایآی و چتجیپیتی مبتنی بر «مدلهای زبانی بزرگ» هوش مصنوعی هستند. این مدلها با حجم عظیمی از دادهها – از وبسایتها و مقالهها گرفته تا کتابها و وبلاگها – آموزش دیدهاند تا کلمه بعدی در یک جمله را پیشبینی کنند. سپس از این قابلیت برای تولید متن و گفتوگویی شبیه به انسان استفاده میکنند.
شیوه ساخت چتباتهای سلامت روان متفاوت است، اما برخی از آنها با استفاده از تکنیکهایی مثل درمان شناختی رفتاری (CBT) آموزش میبینند. این روش به کاربران کمک میکند تا شیوه بازنگری در افکار و رفتارهای خود را بررسی کنند. این رباتها همچنین میتوانند خود را با ترجیحات و بازخوردهای کاربران هماهنگ کنند.
حامد حدادی، استاد سیستمهای انسانمحور در امپریال کالج لندن، این چتباتها را به «درمانگری بیتجربه» تشبیه میکند و میگوید انسانهایی با دههها تجربه میتوانند بر اساس عوامل مختلف با فرد مراجعهکننده ارتباط برقرار کنند و او را «بخوانند»، در حالی که چتباتها فقط بر اساس متن عمل میکنند.
او میگوید: «درمانگرها از سر و وضع لباس، نحوه صحبتکردن، حرکات، زبان بدن و همه اینها سرنخهایی دریافت میکنند. انتقال این نشانهها به چتباتها بسیار دشوار است.»
به گفته پروفسور حدادی مشکل بالقوه دیگر این است که چتباتها طوری آموزش دیدهاند که کاربر را در گفتوگو نگه دارند و حامی او باشند، بنابراین حتی اگر کاربر حرفهای آسیبزا بزند، ممکن است ربات همچنان با او همراهی کند. گاهی اوقات این وضعیت را با عنوان مشکل «بله قربانگویی» توصیف میکنند، چون رباتها تمایل دارند همیشه موافقت کنند.
و مانند دیگر انواع هوش مصنوعی، سوگیری میتوانند بخشی جداییناپذیر از این مدلها باشد، چون این چتباتها پیشداوریهای موجود در دادههایی را که با آن آموزش دیدهاند، بازتاب میدهند.
دکتر حدادی همچنین میگوید مشاوران و روانشناسان معمولا متن گفتوگوهای خود را با مراجعان ثبت نمیکنند، به همین دلیل چتباتها دسترسی زیادی به یادداشتهای مربوط به جلسات «واقعی» مشاوره و رواندرمانی ندارند. در نتیجه، به گفته او، دادههای آموزشی آنها کم است و همان دادههای محدود هم اغلب تا حد زیادی بستگی به موقعیت دارد.