میل و هوس از کجا نشئت میگیرد؟
چه می خواهید؟ هر روز افراد فراوانی از خواسته ها ، خواسته ها و هوس ها ، در مورد غذا ، نوشیدنی ، رابطه جنسی ، خواب ، موفقیت ، قدرت ، ثروت ، آزادی ، خوشبختی ، عشق ، روابط ، امنیت ، معنا ، الکل ، مواد مخدر و غیره دارند. روانشناسان ، فیلسوفان ...

به گزارش پایگاه خبری پیام آرات، چه می خواهید؟ هر روز افراد فراوانی از خواسته ها ، خواسته ها و هوس ها ، در مورد غذا ، نوشیدنی ، رابطه جنسی ، خواب ، موفقیت ، قدرت ، ثروت ، آزادی ، خوشبختی ، عشق ، روابط ، امنیت ، معنا ، الکل ، مواد مخدر و غیره دارند. روانشناسان ، فیلسوفان و دانشمندان علوم اعصاب نظریه های میل را ارائه داده اند ، اما آنها از چگونگی تمایل ها معمولاً احساسات آگاهانه غافل می شوند. به عنوان مثال ، هنگامی که شما یک غذای مورد علاقه مانند شکلات را میل می کنید ، از تمایل خصوصی ، درونی و آگاهانه خود به خوردن شکلات آگاه هستید. بر این اساس ، یک تئوری کافی از میل باید با نظریه آگاهی مشبک شود.
نظریه جدید NBC آگاهی را به عنوان نتیجه چهار مکانیسم مغز توضیح می دهد: بازنمایی عصبی ، اتصال ، انسجام و رقابت. همه اینها برای درک خواسته ها به عنوان فرآیندهای عصبی مرتبط هستند.
نمایندگی عصبی
بازنمایی عصبی الگویی از شلیک در گروه هایی از نورونها است که با هم کار می کنند تا برای چیزی بایستند. مغز شما از طریق تعامل گروه های عصبی که رنگ قهوه ای آن ، بافت صاف ، طعم قوی و لذت مرتبط را به خود جلب می کند ، شکلات را نشان می دهد. لذت مرتبط با شکلات ناشی از شلیک نورون ها در مناطق متنوع مغز ، از جمله هسته Accumbens ، ناحیه شکمی شکمی و قشر orbitofrontal است. تمایل به شکلات نیاز به ترکیب بازنمایی های حسی از آن با انتظارات لذت دارد ، مانند ارکستر که از طریق تعامل سازهای بیشمار ، یک قطعه موسیقی را تولید می کند.
برخی از فیلسوفان اصرار دارند که خواسته ها نگرش نسبت به حالت های امور است ، به عنوان مثال ، می خواهند که شما باید شکلات داشته باشید. با این حال ، حیوانات بدون زبان نیز می توانند خواسته داشته باشند ، و حتی افرادی که مایل به شکلات هستند نیازی به نمایش کامل زبانی ندارند. شما می توانید بدون فکر کردن در مورد خود یا وضعیتی که در آن شکلات دارید ، شکلات بخواهید. تمام آنچه شما نیاز دارید بازنمایی مغز شما از شکلات جالب و پیش بینی احساس خوب مرتبط با آن است.
الزام آور
قرار دادن همه این بازنمودهای عصبی در تمایل به شکلات به مکانیسم دیگری نیاز دارد که با اتصال به نمایش ها ترکیب می شود. بازنمایی کلی شما از شکلات ، جنبه های حسی ، از جمله رنگ ، طعم و بافت و همچنین سایر اطلاعات مفهومی تر ، مانند آن شکلات نوعی غذای با کالری بالا است. جنبه لذت بخش شکلات نیاز به فعال سازی های اتصال دارد که در مناطق مختلف مغز رخ می دهد ، به عنوان مثال ، الگوهای شلیک در هسته های هسته. سپس تمایل به شکلات جنبه های حسی ، مفهومی و لذت را به هم متصل می کند.
در حال حاضر دو نوع اتصال از بازنمایی های عصبی به خوبی درک شده است. اتصال به هماهنگی هنگامی اتفاق می افتد که دو بازنمود با هماهنگی شلیک کنند ، به عنوان مثال ، هنگامی که نورونها برای رنگ آتش شکلات با هماهنگی نورونهای نمایانگر طعم آن هستند. یک نوع پیچیده تر از اتصال ، Convolution نامیده می شود ، که در آن الگوهای شلیک در دو بازنمایی از نظر ریاضی در هم تنیده می شوند. به احتمال زیاد ، هر دو نوع الزام آور در میل عمل می کنند و در نهایت ممکن است انواع دیگر کشف شود. اتصال در مغز بازگشتی است و امکان اتصال اتصالات و اتصالات را فراهم می کند. چنین بازگشتی به مغز اجازه می دهد تا بازنمایی های پیچیده ای از شکلات و لذت های آن را ایجاد کند ، در نتیجه خواسته هایی که می تواند به بازنمایی های پیچیده تری محدود شود ، مانند: من شکلات می خواهم ، بنابراین برای خرید برخی از آنها به فروشگاه می روم.
انسجام
انسجام همچنین به میل ، هم در بازنمایی اشیاء میل و هم در بازنمایی هایی که باعث لذت می شوند ، مرتبط است. انسجام فقط یک ایده سست در مورد چیزهایی نیست که در کنار هم قرار گرفته اند ، بلکه مکانیسم دقیق رضایت محدودیت قابل محاسبه توسط شبکه های عصبی است. برای دلخواه ، اشیاء باید محدودیت های مورد انتظار را که متناسب با آنچه معمولاً می خواهیم باشد ، برآورده کنند. یک تکه شکلات ادعایی که صورتی روشن بود ، مانند بنزین مزه دار بود ، یا بافت کاغذ ماسه ای به طور منسجم به عنوان شکلات یا مورد نظر حساب نمی شود. تمایل به شکلات باید محدودیت های مثبتی را برآورده کند ، مانند این که طعم خوبی خواهد داشت ، و همچنین محدودیت های منفی که از خواسته های متناقض ناشی می شود ، مانند باریک بودن.
ارزیابی های کلی مطلوبیت نیاز به تعامل مناطق بیشمار مغز ، از جمله هسته Accumbens ، هیپوتالاموس و آمیگدال دارد. هر یک از این موارد محدودیت های متقابل را برای ارزیابی لذت آینده نگر فراهم می کند و برای برآورد مطلوبیت کلی نیاز به محاسبه انسجام دارد.
رقابت
بیشتر آنچه در ۸۶ میلیارد نورون در مغز ما اتفاق می افتد بیهوش است ، اما برخی از بازنمودها برای اهداف ما به اندازه کافی مهم هستند که ما آگاهانه از آنها آگاه می شویم. اگر یک نوار از مارک مورد علاقه شکلات خود را می بینید ، ممکن است آگاهانه آن را بخواهید. توجه در مغز ما در نتیجه مکانیسم رقابت تغییر می کند ، جایی که بازنمودهای عصبی یکدیگر را فعال و مهار می کنند تا فقط یک زیر مجموعه کوچک از آنها را وارد آگاهی کند. آرزوی ناشی از اتصال منسجم بازنمایی های مختلف عصبی وقتی آگاهانه سایر بازنمایی های مهم را نشان می دهد ، آگاهانه می شود. به عنوان مثال ، شما ممکن است از فکر کردن که می خواهید شکلات می خواهید اگر مسائل دیگر اهمیت بیشتری پیدا کنند ، مانند یک حیوان تهدیدآمیز یا یک مکالمه لذت بخش متوقف شوید.
رقابت توضیح می دهد که چگونه می توانیم خواسته های ناخودآگاه داشته باشیم. بازنمایی های عصبی که به طور منسجم اشیاء را به هم وصل می کنند و لذت ممکن است به اندازه کافی فعال نباشند تا از سایر گزینه ها ، در حال حاضر گزاره های مهمتر استفاده کنند. شما هنوز هم می توانید موفقیت یا عشق را بخواهید حتی اگر در خواب باشید. اما هنگامی که وقایع روز به اندازه کافی میزان شلیک بازنمایی خود را به اندازه کافی افزایش می دهد ، این میل به عنوان تجربه آگاهانه ای تغییر می کند تا بتواند از سایر بازنمایی ها پیروز شود.
پیامدهای
نظریه آگاهی NBC به درک جدیدی از خواسته های آگاهانه و ناخودآگاه اشاره دارد. این تئوری پیامدهای مربوط به سؤالات مهم در مورد چگونگی کنترل آرزوها با تأثیرگذاری بر اهداف و چگونگی کاهش میل به مواد غذایی ، الکل و داروهای اعتیاد آور را با داروهایی مانند Ozempic که بر مکانیسم های عصبی تأثیر می گذارد ، کاهش می یابد. از این رو ، Desire به بسیاری از پدیده های مهم روانشناختی دیگر که توسط تئوری آگاهی NBC توضیح داده شده است ، از جمله رویای ، طنز ، تجربه موسیقی و زمان بندی می پیوندد.