پیشنهاد سردبیرتیتر یککودک و نوجوانمشاوره و راهنمایی

چگونه هوش هیجانی در کودکان را پرورش دهیم؟

جمله‌ی «اسباب‌بازیتو با دوستت شریک شو» شاید جمله‌ای ساده به نظر برسد، اما برای کودکان نوپا دنیایی از احساسات پیچیده را به همراه دارد. احساساتی مثل گیجی درباره‌ی اینکه چرا باید این کار را بکنم؟، عصبانیت با گفتن اینکه نمی‌خواهم! و سرخوردگی که می‌تواند منجر به یک قشقرق تمام عیار شود. همانطور که والدینی که این تجربه را داشته‌اند می‌دانند، این لحظات فرصتی عالی برای آموزش هوش هیجانی به کودکان هستند.

به گزارش پایگاه خبری پیام آرات، قشقرق به پا کردن کودکان غالبا به عنوان یک رفتار بد و نشانه‌ای از عدم توانایی آن‌ها در کنترل خواسته‌هایشان تلقی می‌شود. اما واقعیت این است که کودکان هنوز در حال شناخت احساسات خود و نحوه‌ی برخورد با آن‌ها، به ویژه هنگامی که این احساسات شدت می‌گیرند، هستند.

پس والدین چگونه می‌توانند به کودکان خود در پرورش مهارت‌های هوش هیجانی که منجر به خود تنظیمی، همدلی و انعطاف‌پذیری می‌شود، کمک کنند؟ در این مطلب از دیجی‌کالا مگ درباره‌ی این موضوع صحبت کنیم.

هوش هیجانی چیست و چگونه در محیط کار به کار می‌آید؟

هوش هیجانی (EI) توانایی مدیریت احساسات خود و درک احساسات اطرافیان است. پنج عنصر کلیدی هوش هیجانی عبارتند از:

  • خودآگاهی
  • خود تنظیمی
  • انگیزه
  • همدلی
  • مهارت‌های اجتماعی

افراد با هوش هیجانی بالا می‌توانند احساسات خود را شناسایی کرده، معنای آن احساسات را درک کرده و تاثیر آن احساسات را بر رفتار خود و به نوبه‌ی خود بر دیگران، ارزیابی کنند. مدیریت احساسات دیگران کمی دشوارتر است؛  شما نمی‌توانید احساسات یا رفتار شخص دیگری را کنترل کنید. اما اگر بتوانید احساسات پشت رفتار آن‌ها را شناسایی کنید، درک بهتری از منشا رفتارشان و نحوه‌ی تعامل بهتر با آن‌ها خواهید داشت.

هوش هیجانی بالا با مهارت‌های بین فردی قوی، به ویژه در زمینه‌های مدیریت تعارض و ارتباطات و مهارت‌های حیاتی در محیط کار، همپوشانی دارد. کارمندانی که می‌توانند احساسات خود را تنظیم کنند، اغلب می‌توانند از تصمیم‌گیری‌های تکانشی اجتناب کنند؛ به این صورت که آن‌ها قبل از اقدام، به شکل عینی فکر می‌کنند.

عملکرد با همدلی و درک، بخش مهمی از کار تیمی است. توانایی درک احساسات پشت رفتار یک شخص به شما کمک می‌کند تا روابط را مدیریت کنید و به دیگران احساس شنیده شدن بدهید. در سطح فردی، آگاهی از احساسات خود اولین قدم در جلوگیری از کنترل شدن توسط آن احساسات است. تشخیص اینکه چه احساسی دارید و چرا آن احساس را دارید، به شما کمک می‌کند تا با آن احساسات کنار بیایید و سپس به روشی سازنده به جلو حرکت کنید.

رهبران موثر اغلب از هوش هیجانی بسیار بالایی برخوردارند. در محیط کار، برای رهبران مهم است که خودآگاه باشند و بتوانند مسائل را به طور عینی ببینند. این موضوع به معنای درک نقاط قوت و ضعف خود و عمل کردن با فروتنی است. این موضوع باید با همدلی متعادل شود. کارمندانی که در محل کار احساس قدردانی و ارزشمندی می‌کنند، نه تنها شادتر، بلکه پربارتر هستند.

خوشبختانه شما می‌توانید مهارت‌های هوش هیجانی خود را با کمی تفکر و تمرین بهبود بخشید. برای پرورش و تقویت مهارت هوش هیجانی می‌توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:

  • سعی کنید واکنش‌های خود را به احساساتتان کاهش دهید. دفعه‌ی بعد که عصبانی شدید، قبل از اینکه واکنش تندی نشان دهید، سعی کنید کمی صبر کنید و به احساس خود فکر کنید. چرا عصبانی هستید؟ آیا کسی شما را ناراحت کرده است؟ به نظر شما چه احساسی پشت رفتار آن‌ها بوده است؟
  • به نقاط قوت و ضعف خود فکر کنید. هیچ کس در همه چیز خوب نیست و این اشکالی ندارد! خودتان را بشناسید و بدانید چه زمانی باید درخواست کمک کنید یا به دیگران کمک کنید.
  • تلاش کنید تا بفهمید افراد به طور غیرکلامی چه چیزی را منتقل می‌کنند. اگر از کسی می‌خواهید که در یک پروژه به شما کمک کند و او موافقت می‌کند، اما صدایش مردد به نظر می‌رسد، متوجه شوید که ممکن است احساس استرس، سردرگمی یا داشتن دیدگاه و پیش‌زمینه‌ی متفاوت از شما را داشته باشد. مهم است که قبل از هرگونه اقدامی، این موضوع را درک کرده و آن را برطرف کنید.
  • روی برقراری ارتباط موثر و صریح کار کنید. مطمئن شوید که منظور اصلی شما روشن است، اطلاعات غیرضروری را حذف کنید و هنگامی که شخص دیگری صحبت می‌کند، تمام حواس خود را به او معطوف کنید.

 

چگونه مهارت هوش هیجانی را فرزندانتان پرورش دهید

در این بخش با روش‌های کاربردی برای پرورش هوش هیجانی در فرزندانتان آشنا می‌شوید. این راهکارها به شما کمک می‌کند تا فرزندانتان را به شکلی عالی برای حضور در جامعه آماده کنید.

1. الگوی فرزندتان باشید

والدین و بزرگسالان خانواده می‌توانند با الگوبرداری از 5 مهارت هوش هیجانی به کودکان در کشف احساساتشان کمک کنند. این عناصر را می‌توانید در لیست زیر بخوانید:

  • شناخت: الان چه احساسی دارم؟
  • درک: چه اتفاقی افتاد که باعث شد من این احساس را داشته باشم؟
  • نام‌گذاری: چه کلمه‌ای به بهترین وجه احساس من را توصیف می‌کند؟
  • ابراز: چگونه می‌توانم احساساتم را در این زمان و مکان به طور مناسب ابراز کنم؟
  • تنظیم: برای حفظ این احساس (اگر می‌خواهم به احساس اینگونه ادامه دهم) یا تغییر آن (اگر نمی‌خواهم به احساس اینگونه ادامه دهم) چه کاری می‌توانم انجام دهم؟

2. به کودکان خود بفهمانید که همه‌ی احساسات مهم هستند

متخصصان رشد کودک، توصیف احساساتی مثل عصبانیت یا ترس را به عنوان «احساسات بد» توصیه نمی‌کنند. در عوض از کلماتی مثل «ناراحت کننده» یا «ناخوشایند» استفاده کنید و به آن‌ها به همان اندازه احساساتی مثل شادی اهمیت دهید.

 

 

3. به کودکان کمک کنید تا احساسات خود را نام‌گذاری کنند

از کودکان پیش دبستانی بخواهید که به جای استفاده از کلماتی مثل «خوبم» یا «حالم خوب نیست»، دایره‌ی لغات خود را برای بیان احساساتشان گسترش دهند. متخصصان به مربیان مهد کودک و معلم‌ها پیشنهاد می‌کند از یک نمودار خلق و خو برای کمک به کودکان 3 تا 8 ساله در نام‌گذاری دقیق احساساتشان استفاده کنند. این نمودار با 4 احساس اساسی شروع می‌شود و به هر کدام یک رنگ اختصاص داده شده است.

🔴 قرمز = عصبانی (نگران، ناامید، ترسیده)

🔵 آبی = غمگین ( خسته، ناامید، افسرده)

🟢 سبز = آرام (راحتی، آماده، آرامش)

🟡 زرد = شاد (با اعتماد به نفس، شجاع، پر انرژی)

این رنگ‌ها می‌توانند به کودکان خردسال کمک کنند تا احساسات خود را بهتر بیان کنند یا کلمات جدیدی را برای توصیف آن‌ها یاد بگیرند. به عنوان مثال، برای معرفی کلمه «ناامید» پیشنهاد می‌شود که آن را به دو صورت بیان کنید: «ناامید یعنی احساس غمگینی کنی چون چیزی اونطور که می‌خواستی پیش نرفته» و «ناامید یک حس آبیه، مثل غمگین.»

 

4. به کودکان راه‌های ابراز وجود را نشان دهید

حتی با وجود نمودار خلق و خو، کودکان نوپا ممکن است در بیان احساسات خود با مشکل مواجه شوند. این فعالیت‌ها می‌توانند به کودکان کمک کنند تا احساسات خوشایند و ناخوشایند خود را به طور سازنده ابراز کنند.

  • از موسیقی‌های آرامش‌بخش یا ریتمیک برای تخلیه‌ی احساسات، چه عصبانیت و چه شادی، استفاده کنید.
  • به کودکان اجازه دهید احساسات خود را با رنگ‌ها نقاشی کنند.
  • با انجام بازی‌های تخیلی به آن‌ها نشان دهید که چگونه باید در موقعیت‌های مختلف به طور مناسب رفتار کنند. مثلا اگر دوستشان اسباب‌بازی‌شان را قاپید، شخصیت آن‌ها چطور رفتار می‌کند؟

5. سعی نکنید همیشه مشکلات کودکان را خودتان حل کنید

کودکان باید احساساتی مثل ناامیدی، ناراحتی یا عصبانیت را تجربه کنند و از آن‌ها فرار نکنند. برای مثال، کودکان ممکن است هنگام یادگیری بستن بند کفش‌هایشان برای اولین بار، از سر ناامیدی گریه کنند. اما اگر والدین حوصله به خرج ندهند و خودشان این کار را برایشان انجام دهند، آن‌ها هرگز یاد نمی‌گیرند که چگونه این کار را انجام دهند.

هیچ چیز برای کودکان مهم‌تر از این نیست که بدانند والدینشان به حرف‌هایشان گوش می‌دهند و احساساتشان را درک می‌کنند. شنیده شدن با عشق و محبت فراوان باعث می‌شود کودکان احساس امنیت و قدرت بیشتری داشته باشند.

والدین همه‌ی تلاش خود را می‌کنند تا زمینه‌ی موفقیت فرزندانشان را فراهم کنند، از ثبت نام آن‌ها در بهترین مدارس گرفته تا تضمین آینده‌ی مالی‌شان با بیمه‌ی عمر. با آموزش مهارت‌های هوش هیجانی به کودکان، آن‌ها را برای ورود به دنیای بزرگسالی بهتر آماده می‌کنیم تا بتوانند به تنهایی با چالش‌ها مقابله کنند. این میراثی است که هر والدی می‌خواهد برای فرزندش به جا بگذارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا